خوشنویسی چیست و ابزارهای مورد استفاده در آن کدامند؟
خوشنویسی به معنی زیبانویسی یا نوشتن همراه با خلق زیبایی است. گاهی درک خوشنویسی به عنوان یک هنر مشکل است. به نظر میرسد برای درک و لذت بردن از تجربه بصری خوشنویسی باید بدانید که خوشنویس افزون بر نگارش یک متن، سعی دارد اثری هنری با ارزشهای زیبایی شناختی خلق کند. براي آشنایی بیشتر با هنر خوشنویسی و انواع و ابزارهای آن در این مقاله از وبلاگ پروانه همراه ما باشید.
عشق و علاقه وصفناپذیر انسان به تلفیق خط و زیبایی در میان تمدنها و فرهنگهای مختلف کاملا مشهود است. آنچه در دوران شکوفایی فرهنگ و تمدن اسلامی که به دست مسلمانان به وقوع پیوست، منجر به پیدایش انواع خوشنویسی اسلامی شد. همچنین شیفتگی مسلمانان نسبت به کتابت قرآن، موجب گشت آنان تمام توانِ خود را برای هرچه زیباتر نوشیتن آن به کار گیرند.
اهمیت هنر خوشنویسی در ایران
قبل از دوران اسلامی در ایران، خط پهلوی، اوستایی و میخی رواج داشت اما با ورود اسلام به ایران و پذیرش آن از سوی ایرانیان، الفبای عربی جای خطوط قبلی را گرفت. اما خوشنویسی خط الفبای فارسی در میان هنرمندان ایرانی به چنان مرتبهای از کمال و تعالی رسید که نقطه اوج هنرنمایی آنها در عرصه خط و خوشنویسی شد و حتی تبدیل به هنری مقدس گردید.
در اوایل تسلط حاکمان اسلامی بر ایران، خوشنویسی خط نسخ برای نوشتن و هنرنمایی رواج داشت، اما رفته رفته و در طول تاریخ، خوشنویسان در ایران شیوههای خاص خود مانند نستعلیق، شکسته نستعلیق و … را در این هنر ابداع کردند و خوشنویسی را به اوج کمال رساندند.
انواع خوشنویسی خط
خوشنویسی خط کوفی: خط کوفی اولین خطی است که برای کتابت و تزئین کلام وحی به کار رفت. ایرانیان نیز با پذیرش اسلام این خط را در نگارش قرآن به کار گرفتند و به شیوهای خاص دست یافتند که بعدها به نام کوفی شهرت یافت. خط کوفی انواع مختلفی دارد چون: کوفی تزئینی، کوفی مشرقی، کوفی مغربی، کوفی معقلی و… .
خوشنویسی خط کوفی معقلی (بنایی): از این خط در کتابت استفاده نمیشود و صرفا نوعی خط تزئینی است. کوفی معقلی بر دیوارهای بلند با آجر یا کاشی، توسط معماران و بناها اجرا میشود. طراحی این خط بر اساس صفحه شطرنج است.
اما از آنجا که در خط کوفی دشواری خوانش برای ایرانیان و دیگر مسلمانان وجود داشت، شخصی به نام «ابن مقله بیضاوی شیرازی» دست به ابداع شش نوع خط تازه از خط کوفی زد: محقق (برای ثبت قصاید و اشعار)، ریحان یا ریحانی (برای کتابت مصاحف و ادعیه)، نسخ (برای کتابت تفاسیر و احادیث)، ثلث (برای برای کتیبه نگاری و اقلام درشت)، توقیع (برای تحریر فرمان و منشور)، رقاع (برای مکاتبات و مراسلات).
خوشنویسی خط تعلیق: میتوان گفت که این خط، اولین خط خوشنویسی در ایران و برگرفته از رقاع و توقیع است. در این خط کلمات و حروف یکنواخت نیستند، یعنی گاه ریز و گاه درشت نوشته میشوند و هرچه به انتهای سطر نزدیک میشویم از بار ترافیکی کلمات کاسته میشود.
خوشنویسی خط شکسته تعلیق: نیاز به تندنویسی موجب شد که حروف و کلمات در خط تعلیق به صورت تو در تو و پیوسته نوشته و در نتیجه سرعت نوشتن زیاد شود. به این مرحله از تحول خوشنویسی، شکسته تعلیق میگویند.
خوشنویسی خط نستعلیق: این خط کاملترین و معروفترین خط ایرانی است. با ابداع این خط، تعلیق کاربرد خود را از دست داد. نستعلیق در نیمه دوم قرن هشتم ه.ق از ترکیب دو خط نسخ و تعلیق توسط «میرعلی تبریزی» به دست آمد. این خط از نظم، اعتدال، متانت و دایرههای ظریف و موزون برخوردار است و بدین جهت آن را “عروس خطوط اسلامی” نامیدند. یکی از ویژگیهای نستعلیق زیبایی و هماهنگی بسیار زیاد حروف و کلمات آن است.
خوشنویسی خط شکسته نستعلیق: این خط در نتیجه تندنویسی خط نستعلیق که به صورت شکسته و پیوسته نوشته میشد، بوجود آمد. حرکات قلم در این خط آزاد، راحت و سریع است، به همین دلیل برای نوشتن اشعار و مضامین عرفانی، روحانی، شاعرانه و احساسی مناسب است. در این خط گاهی اوقات حروف در هم تداخل پیدا میکنند و کلمات فرم و زیبایی خاصی به خود میگیرند.
از انواع خطوط دیگری که وجود دارد، میتوان به خط دیوانی، رقعه، طغرا، مثنی، معما، مسلسل و … اشاره کرد.
ابزارهای خوشنویسی برای یک هنرمند خطاطی
امروزه می توان برای یادگیری هنر خوشنویسی، هم با خودکار هم با قلم نی یادگیری را شروع کرد. از وسایل و ابزارهای خاصی که در هنر خوشنویسی به کار میرود می توان به موارد زیر اشاره کرد:
قلم نی: قلمی مرغوب است که سخت، سنگین، مدور و رنگ آن قرمز پخته مایل به قهوه ای و ضخامت آن به اندازه یک خودکار باشد.
قلم تراش: خوشنویسان قلم خود را با این وسیله تراش میدهند. قلم تراش، چاقویی یک تیغه، دو تیغه، سه تیغه و یا چهار تیغه است که از فولاد ساخته میشود.
قط زن: وسیلهای که به هنگام قط زدن نوک قلم در زیر آن قرار میگیرد.
لیقه: نخ یا الیاف ابریشمی است که در داخل دوات قرار میگیرد و بصورت طبیعی و مصنوعی در بازار وجود دارد. این وسیله هم از ریختن مرکب جلوگیری میکند و هم باعث میشود تا مرکب به اندازه به سر قلم برسد.
دوات: ظرفی است که مرکب و لیقه داخل آن قرار داده میشود.
مرکب: در نوع خشک و مایع وجود دارد. مرکبهای مایع که رواج بیشتری نیز دارند به رنگهای مختلف در بازار وجود دارند. غلظت و پررنگی مرکب در خوشنویسی اهمیت بالایی دارد.
کاغذ: مناسبترین کاغذ برای خوشنویسی کاغذی است که صاف و هموار باشد، به طوری که قلم نی به راحتی روی آن حرکت کند. باید توجه کنیم که کاغذهای بسیار صاف و لغزنده و یا زبر برای خوشنویسی مناسب نیستند.
آشنایی با اصطلاحات خوشنویسی
دانگ: یک ششم از چیزی را دانگ میگویند. اما در خوشنویسی واحد اندازهگیری قلم دانگ گفته میشود.
سطر: یک مصراع شعر یا یک جمله کوتاه در خوشنویسی را سطر میگویند.
چلیپا: در خوشنویسی چلیپا دو بیت از یک شعر را که مضمون و پیامی واحد داشته باشند، انتخاب میکنند و بصورت مورب در یک صفحه مینویسند.
سیاه مشق: خوشنویس در این روش با تکرار حروف و کلمات در کنارهم، ترکیبی زیبا بوجود میآرود. سیاه مشق ابتدا برای تمرین و مشق نوشته میشد ولی بعدها بصورت اثر هنری و قطعهنویسی درآمد. این روش در هنرهای تزئینی نیز استفاده میشود.
کتیبه: نوشتهای که بالای سردر دروازهها و بناهای تاریخی و مذهبی، دیوارها، شبستان و محراب مساجد، گنبدها، بقاع متبرکه و عمارتها قرار دارد. معمولا این نوشتهها را بر روی کاشی یا سنگ و در داخل یک سطح چهارگوش، مستطیل و یا قوس دار قرار داده میشود. مناسبترین و زیباترین خطی که برای کتیبه نویسی استفاده میشود معمولا ثلث است.
خوشنویسی با خودکار، روشی نوین در هنر خطاطی
امروزه شاهد هنرنمایی خوشنویسان ایرانی با روشها و تکنیکهای مختلف مانند خوشنویسی با خودکار هستیم. این روش خوشنویسی که به تازگی و در سه دهه اخیر همه گیر شده است ابتدا توسط «استاد حسن غلامرضاپور» ابداع شد و سپس آموزش خوشنویسی با خودکار در میان علاقمندان این شیوه رواج پیدا کرد. روش کار با خودکار کاملا شبیه به خوشنویسی با قلم است و با فشار کم و زیاد دست یعنی با قوت و ضعف دادن به خودکار روی کاغذ نوشته میشود.
خوشنویسی |
خوشنویسی یا خطاطی به معنی زیبانویسی یا نوشتن همراه با خلق زیبایی است و فردی که این فرایند توسط او انجام میگیرد خوشنویس نام دارد، بهخصوص زمانی که خوشنویسی حرفهٔ شخص باشد. گاهی درک خوشنویسی به عنوان یک هنر مشکل است. به نظر میرسد برای درک و لذت بردن از تجربه بصری خوشنویسی باید بدانیم خوشنویس افزون بر نگارش یک متن، سعی داشته اثری هنری با ارزشهای زیبایی شناختی خلق کند.[۱] از این رو خوشنویسی با نگارش سادهٔ مطالب و حتی طراحی حروف و صفحهآرایی متفاوت است. همچنین از آنجایی که این هنر جنبههایی از سنت را در دل خود دارد باید آن را تا حدی از تایپوگرافی که مبتنی بر ارزشهای گرافیکی مدرن و کارهای چاپی است متمایز کرد.
خوشنویسی تقریباً در تمام فرهنگها به چشم میخورد اما در مشرق زمین و بهویژه در سرزمینهای اسلامی و ایران اهمیت بسیاری در میان هنرهای بصری دارد. خوشنویسی اسلامی و بیش از آن خوشنویسی ایرانی تعادلی است میان تمامی اجزاء و عناصر تشکیل دهندهٔ آن. تعادل میان مفید و مورد مصرف بودن از یک سو و پویایی و تغییر شکل یابندگی آن از سوی دیگر؛ تعادل میان قالب و محتوا که با آراستگی و ملایمت تام و تمام میتواند شکل مناسب را برای معانی مختلف فراهم آورد.
اگر در نظر داشته باشیم که خوشنویسی اسلامی و ایرانی براساس قالبها و قواعد و نظامهای بسیار مشخصی شکل میگیرد و هر یک از حروف قلمهای مختلف از نظام شکلی خاص، و تا حدود زیادی غیرقابل تغییر، برخوردارند. آنگاه درمییابیم که ایجاد قلمهای تازه یا شیوههای شخصی خوشنویسان بر مبنای چه ابداع و رعایت حیرتانگیزی پدیدار میشود. در خوشنویسی اندازه هر حرف و نسبت آن با سایر حروف با دقت بسیار بالایی معین شدهاست و هر حرف به صورت یک «مدول» ثابت درمیآید که تخطی از آن بهمنزله نادیده گرفتن توافقی چندصدساله است که همیشه میان خوشنویس و مخاطب برقرار بوده و با رضایت طرفین حاصل میآمدهاست. حتی ترتیب شکل کلمات نیز براساس مبانی مشخصی تعیین میشده که در «رسمالخط»ها و «آدابالمشق»ها از جانب استادان بزرگ تنظیم و ارائه شدهاست. قرارگیری کلمات نیز- یعنی «کرسی» – هر سطر هر چند نه به صورت کاملاً پیشبینی و تکلیف شده – که ناممکن بودهاست – اما بهشکل «سلیقه مطلوب» زمینه زیبایی شناختی پیشنهادی خاص خود را دارا بودهاست.
خوشنویسی در کشورهای مختلف
هرچند خوشنویسی در مشرق زمین اهمیت و توسعه کاملی یافتهاست اما اشکالی از آن را در کلیه فرهنگها میتوان یافت. واژهٔ خوشنویسی یا Calligraphy از قرن پانزدهم میلادی وارد دایره لغات فرهنگهای لاتینی شد و تنها پس از قرن نوزدهم به عنوان یک اصطلاح شناخته شده مطرح گشت، اما از دیر باز بهویژه در کشورهای خاور دور و کشورهای اسلامی ازجمله ایران، خوشنویسی به عنوان هنری شاخص مطرح بودهاست.
در اروپا اگرچه از دیرزمان دولت و کلیسا به زیبانویسی توجه نشان میدادند (مانند کتیبههای رومی یا برخی نسخههای خطی انجیل) خوشنویسی در اروپا یک هنر فرعی و وابسته به کتابخانهها و محافل طلاب بود.[۲]
خوشنویسی چینی از کیفیت انتزاعی و تصویری خاصی برخوردار است که بیان اندیشه و احساس را ممکن میسازد و از این رو با نقاشی قرابت دارد.[۳] در کشورهایی مانند ژاپن و کره نیز تاحدی وضع به همین صورت بود. بهطور کلی در خاور دور هنر خوشنویسی هرچند بیشتر نزد کاهنان و متولیان امور مذهبی رواج داشت اما در کنار نقاشی رشد شگرفی کرد.
پیدایش خط فارسی
پیش از اسلام خطوط گوناگونی از جمله میخی و پهلوی و اوستایی در ایران رواج داشتهاست اما با پیدایی دین اسلام نیاکان ما الفبا و خطوط اسلامی را پذیرا شدند. تاریخ شکلگیری خط عربی و شیوهٔ نگارش آن چندان به پیش از اسلام بر نمیگردد و تقریباً همزمان با گسترش اسلام و در سالهای آغازین فتوحات اسلامی شکل گرفت.
هرچند ایرانیان خط کنونی خود را از عربها وام گرفتهاند، با این حال در تکامل این خط و در تبدیل آن به هنر خوشنویسی نقش عمدهای داشتهاند. ایجاد نقطه و اِعراب در خط عربی را بهفردی بنام ابواسعد دؤلی الفارس و در سدهٔ اول هجری نسبت داده میشود که بیشتر برای جلوگیری از اشتباه خواندن قرآن توسط غیر عربزبانان ازجمله ایرانیان انجام شد.[۴]
علت پیدایش الفبا
چون در زبان مصری گاو را اوا میگفتند لذا در ترسیم گاو فقط سر آن را که به صورت الف بود رسم کردند و شتر که در زبان مصری جیمل میگفتند و به شکل هفت لاتین بود رسم کردند و جیم گفتند و همچنین بیت را که خانه باشد یک مربع مستطیل رسم میکردند در مرحله تقطیع فقط یک ضلع آن را رسم کردند و آن را ب نام نهادند و همین طرز تا آخر حروف الفباء و در نتیجه حروفی مستقل و باصدا تحصیل گردید و همگامی که فنیقیها با مصریها ارتباط یافتند این خط را گرفته تکمیل کردند و خط فنیقی بدست آمد؛ و از آن خط خطوط کوفی و یونانی و عبری و امثال آن تشکیل گردید.
…
خوشنویسی اسلامی
خوشنویسی همواره برای مسلمانان اهمیتی خاص داشتهاست. زیرا در اصل آن را هنر تجسم کلام وحی میدانستهاند. آنان خط زیبا را نه فقط در رونویسی قرآن بلکه در اغلب هنرها بهکار میبردند.[۲] خوشنویسی یا خطاطی در کلیه کشورهای اسلامی همواره به عنوان والاترین هنر مورد توجه بودهاست. مردمان این سرزمینها بهویژه ایرانیان در اوج قدرت و نهایت ظرافت در این هنر تجلی یافت و خوشنویسی به مانند محوری در میان سایر هنرهای بصری ایفای نقش کردهاست. خوشنویسی از قرون اولیه اسلامی تاکنون در کلیه کشورهای اسلامی و مناطق تحت نفوذ مسلمانان با حساسیت و قدرت تمام در اوج جریانات هنری بودهاست.
قدیمیترین نسخه قرآن به خط کوفی است و به علی بن ابیطالب منسوب است. پس از قرن پنجم هجری، خط کوفی تقریباً جای خود را به خطّ نسخ داد که حروف آن بر خلاف حروف زاویهدار خطّ کوفی منحنی و قوسدار است.[۵]
در اوایل قرن چهارم سال ۳۱۰ هجری قمری ابن مقله بیضاوی شیرازی خطوطی را بهوجود آورد که به خطوط ششگانه یا اقلام سته معروف شدند که عبارتند از: محقق، ریحان، ثلث، نسخ، رقاع و توقیع. که وجه تمایز آنها اختلاف در شکل حروف و کلمات و نسبت سطح و دور در هر کدام میباشد. همچنین او برای این خطوط قواعدی وضع کرد که یه اصول دواردهگانه خوشنویسی معروفند و عبارتند از: ترکیب، کرسی، نسبت، ضعف، قوت، سطح، دور، صعود مجازی، نزول مجازی، اصول، صفا و شأن.[۶]
یک قرن بعد از ابن مقله، ابن بواب برای خط نسخ قواعدی تازه ایجاد کرد و این خط را کامل نمود در قرن هفتم جمال الدین یاقوت مستعصمی به این خط جان تازهای بخشید و قرآن کریم را برای چندین بار کتابت نمود.[۷]
سیر خط در ایران
باور اساطیری پیدایش خط در ایران به نقل از شاهنامه فردوسی از این قرار است که دیوان برای نجات از اسارت، این هنر را به تهمورث (چهارمین پادشاه سلسله پیشدادیان) آموختند.[۸] در ایران پس از اینکه خط تصویری تبدیل به میخی گردید و مدتی میخی و آشوری و بابلی و اوستایی نوشته میشد پس از پیدایش خط حروفی در مصر و فنیقیه و سرایت آن به یونان در دوره اقتدار سلوکیها خط مزبور رواج یافت و چنانچه میبینیم سکه آنها بهمان خط است و سپس اشکانیها هم همان خط را دنبال کردند و در زمان ساسانیان خط پهلوی با خط حروفی خیلی نزدیک شد تا اینکه بعد از اسلام خواه ناخواه خط کوفی در ایران رواج یافت و مسیر ترقی خود را پیمود و از کوفی بینقطه به نقطهدار و نسخ و نستعلیق و ثلث و رقاع و شکسته و غبار و امثال آن ترقی کرد. در قرونی که خط در ایران و ممالک اسلامی سیر صعودی میکرد هنرمندانی از مسلمین برخاستهاند که همیشه در تاریخ جای آنان باز است و سزاوار است که نام آنان برای ابد باقی بماند.
خوشنویسی ایرانی
درحالی که عمدهٔ تبدیل نگارش معمولی کلمات به خوشنویسی هنرمندانه به عهده ایرانیان بودهاست، رفته رفته ایرانیان سبک و شیوههایی مختص به خود را در خوشنویسی ابداع کردند. هرچند این شیوهها و قلمهای ابداعی در سایر کشورهای اسلامی هم طرفدارانی دارد اما بیشتر مربوط به ایران و کشورهای تحت نفوذ آن همچون کشورهای آسیای میانه، افغانستان، پاکستان و هند میباشد. در این منطقه نیز خوشنویسی همواره به عنوان والاترین شکل هنرهای بصری مورد توجه بوده و دارای لطافتی خاص است.
در ایران پس از فتح اسلام، خطّاطی به شیوهٔ نسخ وجود داشت. در زمان حکومت ایلخانیان، اوراق مذهّب کتابها نخستین بار با نقشهای تزیینی زینت یافت. در زمان حکومت تیموریان در ایران، خط و خوشنویسی به اوج کمال خود رسید. میرعلی تبریزی با ترکیب خط نسخ و تعلیق، خط نستعلیق را بنیان نهاد. مشهورترین خطاط قرآن در این دوره بایسنقر میرزا بود.[۵]
آنچه که به عنوان شیوهها یا قلمهای خوشنویسی ایرانی شناخته میشود بیشتر برای نوشتن متون غیر مذهبی نظیر دیوان اشعار، قطعات ظریف هنری یا برای مراسلات و مکاتبات اداری ابداع شده و بهکار رفتهاست. این در حالی است که خط نزد اعراب و ترکان عثمانی بیشتر جنبه دینی و قدسی داشتهاست. هرچند آنان نیز برای امور منشیگری و غیر مذهبی قلمهایی را بیشتر بهکار میبرند، اما اوج هنرنمایی آنان – بر خلاف خوشنویسان ایرانی- در خط ثلت و نسخ و کتابت قرآن و احادیث قابل رویت است.
در ایران نیز برای امور مذهبی مانند کتابت قرآن یا احادیث و روایات و همچنین کتیبهنویسی مساجد و مدارس مذهبی بیشتر از خطوط ثلث و نسخ بهره میگرفتند که نزد اعراب رواج بیشتری دارد. هرچند ایرانیان در این قلمها نیز شیوههایی مجزا و مختص به خود آفریدهاند.
خط تعلیق را میتوان نخستین خط ایرانی دانست. خط تعلیق که ترسل نیز نامیده میشد از اوایل قرن هفتم پا به عرصه گذاشت و حدود یکصد سال دوام داشت تعلیق از ترکیب خطوط نسخ و رقاع به وجود آمد و کسی که این خط را قانونمند کرد خواجه تاج سلمانی بود؛ که بعدها به وسیله خواجه عبدالحی منشی استر آبادی بدان قواعد و اصول بیشتری بخشیده شد.[۷]
پس از خط تعلیق که نخستین خط شکل گرفته ایرانی بود. در قرن هشتم میرعلی تبریزی (۸۵۰ هجری قمری) از ترکیب و ادغام دو خط نسخ و تعلیق خطی بنام نسختعلیق بهوجود آورد که نام آن در اثر کثرت استعمال به نستعلیق تغییر پیدا کرد. این خط بسیار مورد اقبال واقع شد و موجب تحول عظیمی در هنر خوشنویسی گردید.[۶] و بعدها در دوران شاه عباس صفوی به دست میرعماد حسنی به اوج زیبایی و کمال رسید.
خط نستعلیق علاوه بر خوشنویسانی که در حیطه ایران کنونی میزیستند. در خراسان بزرگ و کشورهای آسیای میانه، افغانستان و بهویژه خوشنویسان دربار گورکانیان در هندوستان (که تعلق خاطر ویژهای به فرهنگ ایرانی داشتند) رشد و پیشرفت قابل توجهی کرد.
بهطور کلی قرنهای نهم تا یازدهم هجری را میتوان قرنهای درخشان در هنر خوشنویسی در ایران دانست. در اواسط قرن یازدهم سومین خط خالص ایرانی یعنی شکسته نستعلیق به دست مرتضی قلی خان شاملو حاکم هرات با تغییر دادن خط نستعلیق ابداع شد. علت پیدایش آن را میتوان به سبب نیاز به تندنویسی و راحتنویسی در امور منشیگری و بیش از آن ذوق و خلاقیت ایرانی دانست. همانطوریکه بعد از پیدایش خط تعلیق، ایرانیان بهخاطر سرعت در کتابت، شکسته تعلیق آن را نیز بهوجود آوردند.[۶] درویش عبدالمجید طالقانی این خط را به کمال رساند.
در دوران قاجار خط کاربرد اصلی خود یعنی کتابت را از دست داد. از یک سو با تأکید و توسعه سیاهمشقنویسی به سمت هنر ناب رفت و از دیگر سو با پدید آمدن روزنامهها و چاپ سنگی خود را به هنرهای کاربردی نزدیک شد. در دوران پهلوی روند نیازهای مدرن تجاری و تبلیغی حط را از کنج کتابخانهها و مجموعههای خصوصی به بستر اجتماع کشاند و جریانات هنری مدرنی شیوههایی چون نقاشیخط را بهوجود آوردند که کماکان مورد توجه محافل هنری جهان است.
در سالهای پس از انقلاب اسلامی خوشنویسی با اقبال عمومی روبرو شد و انجمن خوشنویسان ایران که در سال ۱۳۲۹ تشکیل شده بود نقش بارزی در رشد و توسعه کمی و کیفی این هنر به عهده گرفت.
خط کوفی و وجه تسمیه آن
خط کوفی که مشتق از خط سطرنجیلی سریانی بود در بینالنهرین رواج یافت و اول کسی که آن خط را در جزیره العرب رواج داد حرب بن امیه بن عبد شمس از فضلای قریش بود و برای تحصیل خط کوفی از مکه به طرف حیره (کوفه) حرکت کرده و زمانی دراز در آنجا بماند و از استادان فن طریقه و شیوه نوشتن خط کوفی را بیاموخت تا خود در این فن استاد شد سپس به مکه مراجعت کرد و عدهای از قریش نزد او تعلیم گرفتند و به تدریج این خط در مکه و جزیره العرب مشهور بخط کوفی گردید- زیرا این خط به وسیله حرب از کوفه به جزیرهالعرب آمده بود- بعد از حرب، ابوطالب و پدر علی بن ابیطالب و عفان بن ابیالعاص در نوشتن خط کوفی اشتهار یافتند و اول کسیکه خط کوفی را در تحت نظم و ترتیب درآورد مراره بن مره بود از او دست به دست اسلم بن سدره رسید و حرب بن امیه از اسلم یادگرفت.
نویسندگان خط کوفی بعد از اسلام
بعد از ظهور دین اسلام عدهای در نوشتن خط کوفی اشتهار یافته که پنج تن آنها از دیگران معروفترند:
۱- علی بن ابیطالب– ۲- عمر بن خطاب– ۳- عثمان– ۴- ابیبنکعب– ۵- زید بن ثابت.
خطوطی که از خط کوفی مشتق گردیده
از خط کوفی دوازده شکل دیگر استخراج گردید که اسامی آن خطوط بدین شرح است:
۱- طومار- ۲- سجلات- ۳- عهود- ۴- مؤامرات- ۵- امانات- ۶- دیباج – ۷- مدیح- ۸ – مرصع – ۹- ریاس – ۱۰- غبار – ۱۱- حسن – ۱۲- بیاض و حواشی
خط طومار را در نوشتن کتیبههای مساجد و عمارات بکار میبردند و خط سجلات که قلم خفینویسی بود و خطی درهم و برهم و پیچیده بود و تفسیر آن مشکل بود. برای تسجیل سجلات بکار میبردند- قبالهها و اسناد را با قلم عهود مینوشتند- قلم مؤمرات و امانات نیز در نوشتن احکام و اسناد به کار میرفتهاست. دیباج و مدیح و مرصع و ریاس در موارد تحریر بکار میرفته و از یکدان تا ششدانگ چیز مینوشتهاند. با خط غبار و حسن و بیاض قرآن و احادیث و روایات و ادعیه را مینوشتهاند و این خطوط تمامی مشتق از خط کوفی بود که به سلیقه کتاب مختصر تغییراتی پیدا کرده بود و مردم بیشتر با اشکالات مواجه میشدند و اختلاف خطوط رو به فزونی گذارد و چند قلم دیگر نیز پیدا شد- این خطوط دوازدهگانه را اسحاق حماد که در سنه یکصد و پنجاه و چهار (۱۵۴) هجری وفات یافته اختراع کرد و پس از وی برادرش ضحاک و بعد از او ابراهیم سکزی و برادرش اسحاق که از مردم سیستان ایران بودند در حسن خط مشهور شدند. بعد از وفات ابراهیم سکزی در دویست (۲۰۰) هجری و اسحاق در دویست و ده (۲۱۰) اسناد اصول سکزی شهرت یافته و از کتاب مخصوص مأمون شد و قوانینی وضع کرد و رسالهای به نام (رساله جامع) نگاشت- فضل بن سهل مروی ایرانی وزیر مأمون عباسی نیز تصرفات عالمانهای در خط کرده و مقدم قلم (ریاسی) که منسوب بریاست او است اختراع و چند شکل دیگر از پرتو اهتمامات او پیدا شد که روی هم سی و هفت (۳۷) شکل خطوط در میانه کتاب و نویسندگان دربار خلافت دور میزد باین ترتیب:
۱- کوفی- ۲- طومار- ۳- جلیل – ۴- مجموع – ۵- ریاسی – ۶- ثلثین – ۷- نصف – ۸- جوانحی – ۹- مسلسل – ۱۰- غبار جلیه – ۱۱- مؤامرات – ۱۲- محدث – ۱۳- مدمج – ۱۴- منثور- ۱۵- مقترن- ۱۶- حواشی- ۱۷- اشعار – ۱۸- لؤلؤی – ۱۹- مصاحف – ۲۰- فضاح النسخ – ۲۱- غبار- ۲۲- عهود – ۲۳- معلق – ۲۴- مخفف- ۲۵- مرسل -۲۶- مبسوط- ۲۷- مقود- ۲۸- ممزوج – ۲۹- مفتح – ۳۰- معماه -۳۱- مؤلف- ۳۲- توامان- ۳۳- معجز- ۳۴- مخلع – ۳۵- دیوانی- ۳۶- سیاقت – ۳۷- قرمه که این اختلاف اسامی منسوب به مخترعین هر خط و درشتی و ریزی بودهاست.
این خطوط تا زمان المقتدر بالله که در سال دویست و نود و پنج (۲۹۵) بر تخت خلافت نشست مستعمل بود در این وقت است که نابغه در خط ابن مقله بیضاوی به منصه ظهور رسید و خط را از بلای اختلاف اشکال و تغییرات نجات داد و از هر جهت این خط را پیراسته و آراسته کرد.
تحولات نوین خوشنویسی
همواره قابلیتهای کارکردی عاملی مهم و درجه اول، در انگیزه و شکلگیری تحولات در خوشنویسی بودهاست. اگر چه زیبایی بصری نیز بدون شک مورد نظر خطاطان قرار گرفته اما بهویژه امروزه، صنعت چاپ و گرافیک تأثیر شگرفی بر روند توسعه و تحولات خوشنویسی داشتهاست.
خوشنویسی ایرانی با از دست رفتن مصرف اصلی آن یعنی کتابت و مواجهه با نیازهای جامعه مدرن در قرن اخیر روند تازهای را دنبال کرد. تحولات فرهنگی – هنری و سیاسی – اجتماعی و فناوری در ایران، در دورههای قاجار و پهلوی زمینهساز نوآوری متفاوتی در خط شدهاند. در دوره قاجار با ظهور و روزنامهها و نشریات، مصرف اصلی خوشنویسی یعنی کتابت و تکثیر آثار مکتوب بهتدریج از بین رفت. از این رو جنبههای خلاقه و روشهای شخصی و شیوهگرایانه در خط نمود بیشتری پیدا کرد و با رواج «سیاهمشق»ها دوران تازهای فرا رسید. پس از آن در دوره پهلوی با پدید آمدن نیازهای جدید برای جامعه همچون تجارت، تبلیغات و فناوری و همچنین مواجهه با هنر جهانی خوشنویسی نیز میبایست خود را با این تحولات هماهنگ میکرد.
روند تحولات در خوشنویسی به شکل سنتی محدود نشد و هنرمندان خطاطی و نقاشی را با هم درآمیختند تا امکانات نوینی را تجربه کنند به این کار رفته رفته عنوان نقاشیخط داده شد. شاید بتوان گفت مکتب سقاخانه خاستگاه اصلی زیباشناسی و نوآوری معاصر، در خوشنویسی خط به ویژه در پیش از انقلاب ایران (۱۳۵۷) بودهاست. پس از انقلاب خوشنویسی با اقبال زیادی از سوی جوانان مواجه شد آنان در عرصههای مختلف اعم از شیوههای سنتی یا تلاش برای ایجاد خلاقیتهای نوین با هم به رقابت پرداختند. رشد هنر گرافیک و گستردگی نیازهای نوین جامعه، پدید آمدن کامپیوتر به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای کار گرافیک و نشر رومیزی همه و همه چالشهای حدید در پیش روی خوشنویسی معاصر هستند.
روشهای تفننی
- خط ناخنی گونهای از خوشنویسی است که در آن به جای استفاده از جوهر و قلم، با فشردن کاغذ در بین دو ناخن انگشت میانی و شست، کاغذ را تغییر شکل میدهد و بدین ترتیب کلمات شکل میگیرند. گفتنی است این نوع خط بسیار بدیع است و گسترش چندانی ندارد.
- قطاعی که در آن خطوط را باظرافت کامل بریده و بر زمینهای دیگر میچسبانند.
- طغری نوعی ترکیب بندی خاص از حروف است که معمولاً با خط ثلت انجام میشود و در گذشته به منظور امضاء استفاده میشدهاست.
علت پیدایش ابزارهای خوشنویسی
وقتی ترسیم مقاصد تا اندازهای روشن شد بهشکل تصویر برخوردند- زیرا برای ترسیم یک مطلب کوچکی مدتها وقت لازم داشت مثلاً حجار باید تخته سنگ را بتراشد و بعد مطلب را روی آن حجاری کند و سپس برای طرف فرستاده شود این بود که به فکر افتادند که به جای حجاری و نقاری ترسیم کنند و برای رفع این نیازمندی باین نکته پی بردند که رنگی بسازند که با آن رنگ حروف را بنویسند بعد از مطالعات زیاد و رنگهای سبز و قرمز و آبی را از عصاره برگهای درختان و بوتهها بدست آوردند و به جای تیشه از چوب قلم تراشیدند و به جای تخته سنگ برگ پاپیروس را مورد استفاده قرار دادند و مکاتبات سر و صورتی پیدا کرد تا به صورت امروزی رسید.
ابزارهای خوشنویسی
وسایل و ابزار خوشنویسی در خلق یک اثر مطلوب بسیار مؤثرند. ابزار خوب مشوق هنرمند در ادامه کار و پیشرفت اوست. ابزار مهم و اصلی خوشنویسی عبارتند از:
- قلمنی نوع مرغوب آن از نیهای دزفولی (برای قلمهای ریر و متوسط) یا نی خیزران (برای درشتنویسی) تهیه میشود.
- کاغذ که در گذشته به صورت دستی ساخته میشد و مراحل تولید و پرداخت پیچیدهای داشت. امروزه کاغذهای گلاسه، بهویژه گلاسهٔ مات، برای نوشتن مناسبترند.
- مرکب که باید مخصوص خوشنویسی باشد. بیش از همه مرکب مشکی و پس از آن قهوهای کاربرد دارد. برای کارایی بهتر و بیشتر میتوان چند قطره آب مقطر یا گلاب را به مرکب و لیقه اضافه کرد. اینکار موجب جذب بیشتر مرکب بر روی قلم میشود و برای اجرای بهترِ حروف کشیده بسیار مؤثر است.
افزون بر آن از وسایل خوشنویسی میتوان به ابزار زیر اشاره کرد:
دوات، لیقه، قلمتراش، قطزن، سنگ تیزکن قلمتراش، قلمدان، زیرمشق از نوع فوم یا چرمی، مِسطره، ابزار بههم زدن لیقه و مرکب، قاشق مخصوص آب ریختن در دوات یا قطره چکان.
خوشنویسی با خودکار
یکی از جدیدترین هنرها، خوشنویسی با خودکار است که در عصر حاضر خیلی رایج و همه گیر گردیده است، و قدمت زیادی نسبت به هنرهای دیگر خوشنویسی ندارد، شاید در حدود 30 سال است که ابداع گردیده است،که در ابتدا توسط استاد حسن غلامرضاپور دریافت کرسی استادی خوشنویسی قلم، دست به این ابتکار زیبا زده و با وجود مقاومت ها و مشکلات بسیاری که به دلیل تعصب روی ابزار قلم وجود داشت، انجمن خوشنویسان نوین ایران را در دهه هفتاد تاسیس نمودندو آموزش های تخصصی خود را در این رشته هنری کاربردی برای آحاد مردم آغاز نمودند و شاگردان بسیاری را در شهرهای مختلف کشور از جمله تهران، کرج، مشهد، یزدو… تربیت نموده و به درجه مدرسی رساندند.ایشان هم اکنون در انجمن خوشنویسان نوین تهران مشغول فعالیت هستند.و هنرجویان تربیت شده ایشان در این زمینه در حال فعالیت هستند هر کدام به نوعی این هنر زیبا را ارتقاء دادهاند. هنر خوشنویسی با خودکار استفاده از تکنیک ضعف و قوت دادن اثر خودکار بر روی کاغذ میباشد که خوشنویس با استفاده خودکار دقیقاً مشابه با قلم خوشنویسی مینویسد، طوریکه هر بیننده ای را مجذوب خود میکند. اولین تصور هر فردی نسبت به این هنر، آن است که برای نوشتن به این صورت قطعاً حرکت خودکار بر روی کاغذ باید چند دفعه انجام گردد، حال آنکه این نوع خوشنویسی همانند خوشنویسی با قلم، با یکبار حرکت خودکار بر روی کاغذ نوشته میشود. ابزار این نوع خوشنویسی فقط خودکار میباشد که البته استفاده از تکنیک چرخش ساچمه خودکار و جوهرگیری از آن بر اساس زاویه آن بهترین روش برای اجرای ضخامت و ظرافت در این نوع خوشنویسی می باشد.